سرویس ورزشی مشرق - تا همین چند سال پیش هرجا خبری درخصوص ووشو می شنیدیم یا می خواندیم، منتظر بودیم یکی از برندگان مدال طلای مسابقات حسین اوجاقی باشد. سانداکاری که با مدالهای متعدد که بیشتر آن از نوع خوش رنگش بود توقعات را به حق از خودش بالا برده بود. او با 21 مدال رنگارنگ که 16 تای آن طلاست، یکی از پرمدال ترین ورزشکاران ایرانی به شمار می رود و بدون شک اگر رشته ووشو در المپیک حضور داشت وی یکی از پرافتخارترین مدال آوران المپیک لقب می گرفت.
وی که حدود سه سال است از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده، اکنون در قامت سرمربی تیم ملی ساندای ایران با تربیت شاگردان تکنیکی و فنی که به گفته خودش حداقل 3 تا 4 نفر از آنان جزء نوادر جهان هستند، به ورزش ایران خدمت می کند. حسین اوجاقی در یک گفتوگوی صمیمانه با خبرنگار مشرق از دوران حرفه ای ورزش و خاطرات تلخ و شیرینش گفت که در زیر می خوانید:
* با معرفی خودتان، بفرمائید چگونه با ورزش ووشو آشنا شدید؟
متولد 1354 در شهرری هستم و تحصیلات خود را در همانجا گذرانده ام. یک دوره کوتاهی در کودکی ژیمناستیک کار کرده بودم، ولی به طور رسمی ورزش رزمی را از سال 1366 در کاراته نزد استاد ناصر نیک روش در شهر ری آغاز کردم؛ ولی در سال 72 نزد مرحوم استاد فریدون مالکی رفتم و رشته کیک بوکس و شوت بوکسینگ را کار کردم. سال 1376 و در اولین دوره مسابقات ووشو قهرمانی شرکت کردم. چون رشته ای که ما تمرین می کردیم (کیک بوکسینگ) از لحاظ ساختار و ضربات بسیار شبیه همین ساندا بود، در آن شرکت کردم و با توجه به اینکه پدر من کشتی گیر بود و فنون کشتی را هم از ایشان یاد گرفته بودم، با ترکیب ضربات دست و پا و کشتی توانستم مقام اول این مسابقات را بدست آوردم. در اردوی تیم ملی دوباره حریفانم را شکست دادم و به جهانی 1997 ایتالیا اعزام شدم و به مدال طلا رسیدم که این اولین طلای ایران در ووشو بود.
* آیا برادرهایتان هم در ووشو فعالیت کرده اند؟
دو تا برادر دارم، امیر و مهدی. هر دو ورزشکار و رزمی کار هستند. مهدی در بوکس و تکواندو فعالیت داشته که در حد استانی مسابقاتی داد و اول شد، ولی برادرم امیر در رشته خودم شرکت کرد و سال 2000 نائب قهرمان آسیا و سال 2002 هم فکر می کنم نایب قهرمان جام جهانی شد.
* از لحاظ مدالی در بین همه رشته ها فکر کنم پر مدال ترین ورزشکار ایران باشید. خودتان بگوئید چند مدال تاکنون کسب کرده اید؟
16 طلا، 4 نقره و یک برنز در مسابقات آسیایی، جهانی و جام جهانی از سال 1997 تا 2011؛ 15 سال 21 مدال. اولین و آخرین مدالم نیز طلا بوده است.
* به نظر شما واقعا ووشو ورزش خشنی است یا نه؟
چون قسمت ساندایش را مردم شناخته اند و تلویزیون نشان می دهد، شاید احساس کنند خشن است، ولی قبلا اسم ووشو را می آوردیم آن حرکات نمایشی و تالو به ذهن مردم می آمد. می گفتند همان که با شمشیر و حرکات نمایشی است، الان می دانند ووشو مبارزه دارد و مبارزه اش هم سنگین است. چون تنوع ضربات دست و پا و فنون درگیری در ساندا بالاست و اینکه باید بدانی در چه موقعیتی از چه ضربه ای و چه ترکیبی استفاده کنی، ساندا هوش سرشاری را می طلبد. این ضربات آزاد زده می شود و قدرتش بیشتر از سایر ورزشهای رزمی است اما چون لوازم ایمنی به صورت کامل رعایت می شود، مثل کلاه، هوگو، روکش پا، دستکش، لثه و امثال اینها، ضریب آسیب دیدگی را خیلی پایین می آورد.
*شدیدترین آسیب دیدگی که داشتید؟
من آسیب داشته ام. مثلا زانویم را دوبار از ناحیه رباط و مینیسک جراحی کرده ام. دماغ و دنده ام شکسته است. این آسیب ها بوده ولی در تمرین و فقط یکی از آنها در مسابقات بوده است. این رشته بالاخره رزمی است دیگر. ولی با توجه به اینکه تکنیک های خوبی دارد و هرکس فنی کار کند و لوازم ایمنی را نیز رعایت کند درصد آسیب دیدگی اش به پایین ترین حد می رسد و آماری هم که گرفته شده به صورت کلی، درصد آسیب دیدگی فوتبال بیشتر از رشته های رزمی است. در صورتی که همه فکر می کنند بازی گروهی و توپی است. تکل هایی که می کنند و آسیب های زانو ساق پایی که برای فوتبالیست ها وجود دارد به مراتب بیشتر از آسیب دیدگی هایی است که در ورزش های رزمی وجود دارد.
حسین اوجاقی با 21 مدال رنگارنگ که 16 تای آن طلاست، یکی از پرمدال ترین ورزشکاران ایرانی به شمار می رود
*با این همه مدال طلایی که کسب کردید در دوران ورزشی تان حسرتی هم داشته اید؟
اگر رشته ما به صورت رسمی به المپیک می رفت و می توانستیم در المیپیک هم مدال بگیریم خیلی خوب بود. آرزوی بزرگم این بود، ولی متاسفانه این رشته به صور رسمی وارد المپیک نشد و نتوانستیم مقامی داشته باشیم. البته یک دوره به صورت آزمایشی و نمایشی در سال 2008 به خاطر اینکه چین میزبان بود و این رشته هم چینی است وارد المپیک شد. آنجا تنها نماینده ایران در ساندا بودم و مدال نقره را گرفتم و در اختتامیه هم پرچمدار ایران بودم و آقای دکتر نصرالله سجادی رئیس کاروان بودند. به علت اینکه اکثر ورزشکاران رشته های مختلف کارشان تمام شده و برگشته بودند و روز اختتامیه هم فقط بچه های ما مانده بودند و یک گروه مدیریتی و چند نفر از ورزشکاران دیگر، آقای سجادی هم این وظیفه را برعهده من گذاشتند که پرچم دار ایران در اختتامیه باشم.
*حالا سرمربی تیم ملی هستید. سرمربی گری سخت است یا دوران بازی؟
هر کدام سختی های خودش را دارد. در دورانی که حرفه ای مبارزه می کنی از لحاظ تمرین و وضعیت آمادگی جسمانی و وزن باید حواست به خودت باشد، ولی وقتی سرمربی می شوی واقعا از لحاظ روانی فشارهای جانبی روی آدم خیلی بیشتر است چون در دوران بازی مسئولیت خودت روی دوشت است. تازه قسمتی از مسئولیت های خودت هم بر عهده مربی و فدراسیون بود ولی الان مسئولیت یک تیم بر روی دوش شماست.
* مخصوصا با موفقیت هایی که ووشو بدست آورده کارتان سخت تر شده است ...
فشار روانی را روی آدم بیشتر می کند. حس مسئولیت و وظیفه شناسی باید بالا باشد و این کار را سخت می کند.
*به نظر شما بالاخره ووشو وارد المپیک می شود؟
برای این کار رای گیری می کنند. تا 2016 که نشده است. به نظرم در سال 2020 هم نشود، احتمال دارد بعد از آن این کار انجام شود، ولی ووشو تا لب مرز رفت یعنی جزء چهار پنج تا رشته اصلی بود که کاندیدا بود. با وجود اینکه کشتی اول حذف شد و نام رشته هایی مثل ووشو، بیسبال و این ها به میان آمد ولی همان مقطع مصاحبه می کردیم و الان هم حرفمان این بود که اول امیدواریم کشتی دوباره برگردد به خاطر اینکه کشتی ورزش سنتی و ملی و ورزش اول ایران بوده و مدال آوری هم در آن خوب است. همیشه می گفتیم اگر کشتی موفق به حضور نشد، امیدواریم ووشو برود که نسبت به رشته های دیگر بتواند برای ایران مدال آورتر باشد.
الان مثل قبل نیست که فقط یک حسین اوجاقی بود که در ووشو فقط او را می شناختند، 4 یا 5 نفر در حد عالی هستند. فدراسیون بسترسازی کرده که دیگر یک تک استعداد و یک تک ستاره وجود ندارد ما در همه وزن ها یکی دو نفر خوب داریم...
*بین شاگردانی که دارید کسی هست که یک حسین اوجاقی دیگر برای ایران شود و سال های سال مدال کسب کند؟
حقیقتش را بگویم بله. الان واقعا سه چهار نفر از بچه ها هستند که همگی خوبند و هر کدام یک ویژگی خاص دارند. مثلا محسن محمدصیفی جزء خوب ها و نوادر جهان است و بسیار جنگنده و تهاجمی مبارزه می کند. در کنارش حمید قلی پور را داریم؛ او هم خیلی خوب و مدال آور است و همه حریفانش را می برد. ویژگی اصلی او تکنیکی بودن و امتیازگیری بالایش است. یکی مثل امیر فضلی داریم که قابلیت خاصی در مشت زنی دارد یا بچه های دیگر مثل سجاد عباسی و ... الان مثل قبل نیست که فقط یک حسین اوجاقی بود که در ووشو فقط او را می شناختند. 4 یا 5 نفر در حد عالی هستند. فدراسیون بسترسازی کرده که دیگر یک تک استعداد و یک تک ستاره وجود ندارد ما در همه وزن ها یکی دو نفر خوب داریم.
*درقسمت بانوان هم همینطور است.
در بخش بانوان هم به همین صورت است و رشد بسیار چشمگیری داشته ایم.
*نقش دکتر علی نژاد در این امر چقدر بوده است؟
قسمت عمده موفقیت های ووشو را در مدیریت دکتر علی نژاد می بینم چون مدیریت خوب ایشان باعث شد تمام توان و پتانسیل به صورت همگرا کار کنند و این هم افزایی باعث شد ووشو ایران شکل پیدا کند.
*شیرین ترین و تلخ ترین خاطره تان در دوران ورزشی چه بوده است؟
شیرین ترین خاطره من گرفتن اولین مدال و آخرین مدالم بود چون با طلای جهانی شروع کردم و با طلای جام جهانی هم خداحافظی کردم. خیلی خوشحال بودم. اولین حضورم در جهانی و بین المللی با طلا بود و آخرین مسابقه ام هم چون دیگر نمی گذاشتند شرکت کنم خیلی خوشحال بودم و خیلی برایم لذت بخش بود. البته طلای بازی های آسیایی بوسان 2002 هم که باعث شد کاروان کشورمان دو پله صعود کند و خیلی آنجا مدال طلای من در صعود کلی کاروان ایران تاثیر گذاشت هم خیلی برایم خوشحال کننده بود.
اما تلخ ترین خاطره؛ دو تا خاطره دارم در مدال آوری، یکی سال 1998 بازی های آسیایی تایلند بود که واقعا کسب مدال طلا برایم محرز شده بود و در فینال من در راند سوم از حریف چینی جلوتر بودم ولی بر اساس یک اتفاق دستم از طلا کوتاه ماند و در 20 ثانیه آخر از سکو پرت شدم پایین و مدالم نقره شد و خیلی شب ها به خاطر فکر آن خوابم نبرد و تا سال ها شب ها وقتی به آن فکر می کردم خوابم نمی برد و فکرم مشغول بود. یکی هم در مسابقات 2003 به علت آسیب دیدگی نتوانستم به فینال راه پیدا کنم، چون رباط پایم پاره شد و مجبور شدم دوباره عمل جراحی کنم.
قسمت عمده موفقیت های ووشو را در مدیریت دکتر علی نژاد می بینم چون مدیریت خوب ایشان باعث شد تمام توان و پتانسیل به صورت همگرا کار کنند و این هم افزایی باعث شد ووشو ایران شکل پیدا کند....
*شما در مبارزات آزاد (مبارزاتی که معمولا رزمی کار ها در کل جهان در آن شرکت می کنند) هم مسابقه داده اید؟
چند بار در دهه 2000 شرکت کردیم. البته در همین قالب ساندا یعنی به عنوان تیم یا رشته ورزشی ساندا شرکت کردیم.
*این مسابقات آزاد واقعا خطر ندارد؟ چون امنیتی که در مسابقات رسمی هست آنجا نباشد.
در ظاهر خشونت در آن زیاد است، ولی آنجا تاپ ترین نفرات هر رشته می آید. مثلا قهرمانان کیک بوکسینگ، مویتای، بوکس، ساندا و جودو جهان و المپیک می آیند. چون سطح فنی آدم ها بالاست، سرشار از فن و تکنیک است.
*شما آنجا مدال هم آوردید؟
چندبار شرکت کردم و توانستم به مقام سوم برسم. در تک بازی هایم نیز موفق شدم مقابل قهرمانان بزرگ پیروز شوم. مثلا سال 2010 در مقابل کوپلای نام دارترین قهرمان و ستاره ورزش مویتای تایلند 5 راند مسابقه دادم و موفق شدم او را شکست دهم یا مقابل ورزشکاران برزیل یا چین یا ورزشکاران دیگر که در مسابقات حرفه ای شرکت کرده بودند توانستم مسابقه بدهم ولی همه این ها را تحت نظر فدراسیون جهانی و از طرف تشکیلات جهانی ووشو شرکت کرده بودم.
* تحصیلات شما چیست؟
بنده در کنار ورزش تحصیلم را ادامه داده ام و الان در مقطع دکترای تربیت بدنی گرایش مدیریت ورزش تحصیل می کنم. فقط پایان نامه و دفاع از رساله مانده است. سال 82 در مقطع کارشناسی ارشد قبول شدم و سال 85 دفاع کردم و فوق لیسانسم را گرفتم. سال 90 هم با پیگیری ها و هماهنگی هایی که کردم و در امتحان هایی که دادم و در مصاحبه هایی که شرکت کردم موفق شدم دانشجوی دکترا در رشته مدیریت ورزش در دانشگاه تهران شوم. درسم تمام شده و امتحان جامع را داده ام. بحث پروپوزال و پایان نامه ام مانده که انشا الله در یک سال آینده به پایان می رسد.
*شنیده ایم استاد راهنمای پایان نامه کارشناسی ارشدتان آقای دکتر گودرزی وزیر ورزش بوده است؟
در مقطع کارشناسی ارشد دکتر گودرزی که از افراد با سواد و متخصص علم ورزش هستند استاد راهنمای بنده بودند.
*به عنوان یکی از افراد تحصیلکرده ورزش ایران چه رابطه ای میان ورزش و تحصیل می بینید؟ تحصیلات بالا در بحث سرمربیگری،مدیریت و یا دوران حرفه ای ورزشی چه تاثیری دارد؟
خیلی چیزها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به هم ربط دارند؛ مثلا تحصیلات به دلیل اینکه شما با یک سری علوم فیزیولوژی و تغذیه و آناتومی وساختار بدن و اصول مربوط به تمرینات و بیومکانیک و این ها را یاد می گیرید بله آشنایی با علم روز در واقع در تربیت بدنی باعث می شود سطح ورزشی ات هم بالا برود.
یعنی مثلا آدمی که کاری را با علم انجام می دهد یا یک آدمی که فقط فیزیکی انجام دهد و نمی داند چکار می کند خیلی تفاوت دارد. علم ورزش باعث می شود راندمان و کارایی یک ورزشکار بالاتر برود به خاطر اینکه آشنا با علوم آن رشته است، یک چیزهایی هم به صورت غیرمستقیم تاثیر می گذارد مثلا اگر روش زندگی تان درست باشد یعنی خوب بتوانید زندگی کنید خوب هم می توانید وزش کنید و مدال در بیاورید، خوب هم می توانید کار کنید، خوب هم می توانید پول در بیاورید. هرکاری را بهتر می توانید انجام بدهید. دانشگاه رفتن و تحصیل کردن باعث می شود سبک زندگی و تفکر و نوع وروش زندگی آدم، جهان بینی آدم، اعتقادات آدم هم متناسب با آدم هایی که آنجا هستند با توجه به اساتیدی که هستند بالاتر برود و به تبع آن به صورت غیرمستقیم در ورزش هم تاثیر دارد.
*شما در سفر های متعدد ورزشی که داشتید سفر زیارتی هم رفتید؟
بله زیاد.
*بهترین سفر زیارتی تان کجا بوده است؟
دو بار عتبات عالیات در عراق رفته ام که خیلی برایم خاطره انگیز بوده است. به سوریه و چند جای زیارتی دیگر هم رفته ام اما کلا در داخل کشور هم جاهای زیارتی زیاد می روم؛ آن هم به خاطر اینکه اعتقاد دارم. وقتی میروی با یک حریفی با یک قدرت بدنی بالاتر و یا حتی پائین تر از خودت مسابقه می دهی اگر محدود بشوی به قوای جسمانی خودت این قوا سقف مشخصی دارد واز آن محدوده نمی توانی فراتر عمل کنی. یا مثلا وقتی یک آدمی که زورش مثلا بلند کردن یک وزنه 200 کیلیویی است شاید بتواند یک وزنه 210 کیلو را بلند کند چون حدش همان است، اما کسانی هستند که اعتقاداتی دارند و به ماوراءالطبیعه متوسل می شوند. اعتقادات هرکس برای خودش محترم است. ما مسلمان ها نیز اعتقادات مذهبی خودمان را داریم و وقتی که به ائمه اطهار و به آن کسانی که برای ما مقدس هستند متوسل می شویم، در واقع از لحاظ قدرتی و تاثیرگذاری چیزی فراتر از آن بخش مادی و ظاهری خودمان می گیریم. کسی که تجربه کرده است می تواند این چیزی را که توصیف می کنم درک کند.
من یک تجربه عینی داشتم راجع به این قضیه؛ سال 1997 وقتی داشتم برای اولین بار و در سن 21 سالگی از کشور خارج می شدم، هنگام رفتن مادرم به من گفت وقتی جایی تو مسابقات به مشکل خوردی فقط بگو یاعلی (ع)، من داشتم می رفتم فرودگاه مهرآباد آن موقع به مادرم گفتم من تا همین جایش هم که عضو تیم ملی شدم کار شاقی بوده و نمی دانم آنجا می توانم موفق باشم یا نه، گفت تو برو هرجا به مشکل خوردی یک یا علی بگو. از مولا علی مدد به طلب.
من هم به حرف مادرم که اعتقاد داشتم و گوش می کردم، رفتم چهار تا مسابقه را بردم، یعنی آرژانتین را بردم، چین تایپه و کره و اوکراین را هم بردم، فینال خوردم به یک مبارز رومانیایی که یک مدال طلا داشت و قهرمان جهان بود، من راند یک را باختم، اگر راند دو را هم می باختم دیگر تمام بود و نقره می گرفتم، راند یک وقتی باختم آمدم بیرون لثه،یعنی محافظ دندانم را هم در نیاوردم، یادم است اصلا آب نخوردم روی صندلی هم ننشستم، یاد مادرم افتادم که گفت بگو یا علی، از مولا علی مدد بگیر، من در یک دقیقه استراحت مدام می گفتم یاعلی، وقتی رفتم داخل رینگ اصلا نمی دانم چطور کار کردم، وقتی فیلمش را دیدم چنان ضرباتی زدم و چنان حملاتی به حریفم کردم که 30 ثانیه اول انصراف داد و کار نکرد و آنجا من اولین مدال طلای خودم و ایران را گرفتم.
*شما با مقام معظم رهبری هم دیدار داشته اید؟
بله ما سال 2002 که از مسابقات آسیایی بوسان برگشتیم نفراتی که آنجا مدال گرفته بودند، این افتخار نصیبشان شد که آنها را به دیدار مقام معظم رهبری بردند.
*شما ازدواج کرده اید؟
بله
*چندتا بچه دارید؟
من هنوز بچه ندارم.
*حالا اگه خدا یک زمانی به شما یک دختر یا پسر عطا کند می گذارید به ووشو بیاید؟
بله، البته بستگی به علاقه خودشان دارد، چون ووشو یک رشته ورزشی است که علاوه بر بحث فیزیکی روح و روان را نیز تقویت می کند.
*شما واقعا از ووشو آرامش می گیرید؟
ساختار ووشو خیلی متنوع است یعنی هم مبارزه دارد و هم فرم. در بخش فرم هم سخت داریم و هم نرم؛ هم بیرونی دارد هم درونی. مثلا در تای چی چوان طوری است که آدم حرکات نرم و موزون همراه با تنفس انجام می دهد و بیشتر روی روح و روان تاثیر می گذارد، چینی ها اعتقاد دارند کسی که این کار را می کند علاوه بر شادابی جسم به شادی روح و روان هم می رسد. ساختار این رشته به خاطر تنوع سبک و سیستم ها طوری است که از یک کودک پنج ساله، تا یک کهنسال 90 ساله قابلیت این را دارند که در هر یک از شاخه هایش به فعالیت بپردازند.
*شما به غیر از ساندا در بخش دیگری هم کار کرده اید؟
من چون سانداکار حرفه ای بوده و فقط برای مسابقه دادن درگیر تمرین بوده ام، فقط در این بخش کار کرده ام.
*پس انعطافی که باید در تالو باید باشد را شما ندارید؟
در آمادگی جسمانی هایمان روی انعطاف کار کرده ایم، ولی تالو یک بحث جداست. کسانی می توانند هم ساندا کار کنند و هم تالو که بخواهند عمومی کار کنند ولی وقتی تخصصی در تیم ملی و در مسابقات جهانی و آسیایی کار می کنید اصلا فرصت ندارید غیر از رشته خودتان بخش دیگری را حرفه ای کار کنید. روزی باید دو وعده تمرین در رشته تخصصی انجام بدهی. اما حالا زمینه ای پیش آمده که بعد از دنیای قهرمانی که خداحافظی کرده ام در ذهنم هست که بروم سمت تای چی چوان و آن را تجربه کنم.
حمید قلی پور خیلی خوب و مدال آور است و همه حریفانش را می برد. ویژگی اصلی او تکنیکی بودن و امتیازگیری بالایش است
*آرزوی شخصی و ورزش تان در زندگی چیست؟
ببینید من 20 سال از زندگی ام را روی ورزش حرفه ای گذاشتم از 18 سالگی که مسابقه دادن را شروع کردم تا الان که 38 ساله هستم 20 سال کامل عمرم را و تمام سن جوانی ام را روی این قضیه گذاشتم، یعنی از جوانی شروع شد روی حرفه ای بودم همیشه از دنیای مادی کنار بودم، نه مسافرتی داشتم نه در کنار خانواده بودم، نه دنبال شغل و پول و در آمد بودم، حرفه ای فقط ورزش کردم برای اینکه برای کشورم افتخار بیارورم که مزد زحمات پدر و مادر و مربیانم را بدهم. واقعا الان از لحاظ شخصی می گویم به دلیل اینکه درگیر بودم و هیچ کار نتوانستم انجام بدهم الان آرزویم این است که یک سالن ورزشی برای خودم داشته باشم بتوانم صدها جوان را در رشته ورزشی خودم بیاورم تا ورزش کنند و سالم بمانند و قهرمانشان کنم و آن ها را به افتخار آفرینی برسانم و بتوانم از این راه ارتزاق نیز بکنم، هم بتوانم دست چهار تا جوان را بگیرم که از معضلات اجتماعی دور بمانند، این واقعا آرزویم است که یک باشگاه داشته باشم.
در بحث ورزش هم، ورزش کشورمان الان یک مقدار از لحاظ مادی دچار بحران است ولی از لحاظ نیروی انسانی و مدیریت با توجه به حضور کسانی مثل دکتر گودرزی مثل دکتر سجادی و کسانی که به کمیته المپیک آمدند و از ورزشکاران سابق هستند خدا را شکر ورزش دارد دست اهالی ورزش می افتد نه مثل قبل که در دست سیاسیون بود. این خوب است ولی امیدوارم که آن بحث شایسته سالاری و اخلاق در ورزش و مسائلی که یک مقدار چهره ورزش را کدر کرده کنار برود و ورزش شفافیت خودش را داشته باشد، ورزش جای اخلاق مداری و شادی رو ح و جسم است ولی متاسفانه برای گرفتن پست های ورزش، بداخلاقی های بسیاری میشود، برای گرفتن یک سمت کوچک در یک فدراسیون حرف و حدیث هایی می سازند که آدم ها را به ستوه می آورند ورزشیها را فراری می دهند امیدوارم که این معضل نیز حل بشود.
*آقای اوجاقی انشاالله موفق باشید.
وی که حدود سه سال است از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده، اکنون در قامت سرمربی تیم ملی ساندای ایران با تربیت شاگردان تکنیکی و فنی که به گفته خودش حداقل 3 تا 4 نفر از آنان جزء نوادر جهان هستند، به ورزش ایران خدمت می کند. حسین اوجاقی در یک گفتوگوی صمیمانه با خبرنگار مشرق از دوران حرفه ای ورزش و خاطرات تلخ و شیرینش گفت که در زیر می خوانید:
* با معرفی خودتان، بفرمائید چگونه با ورزش ووشو آشنا شدید؟
متولد 1354 در شهرری هستم و تحصیلات خود را در همانجا گذرانده ام. یک دوره کوتاهی در کودکی ژیمناستیک کار کرده بودم، ولی به طور رسمی ورزش رزمی را از سال 1366 در کاراته نزد استاد ناصر نیک روش در شهر ری آغاز کردم؛ ولی در سال 72 نزد مرحوم استاد فریدون مالکی رفتم و رشته کیک بوکس و شوت بوکسینگ را کار کردم. سال 1376 و در اولین دوره مسابقات ووشو قهرمانی شرکت کردم. چون رشته ای که ما تمرین می کردیم (کیک بوکسینگ) از لحاظ ساختار و ضربات بسیار شبیه همین ساندا بود، در آن شرکت کردم و با توجه به اینکه پدر من کشتی گیر بود و فنون کشتی را هم از ایشان یاد گرفته بودم، با ترکیب ضربات دست و پا و کشتی توانستم مقام اول این مسابقات را بدست آوردم. در اردوی تیم ملی دوباره حریفانم را شکست دادم و به جهانی 1997 ایتالیا اعزام شدم و به مدال طلا رسیدم که این اولین طلای ایران در ووشو بود.
* آیا برادرهایتان هم در ووشو فعالیت کرده اند؟
دو تا برادر دارم، امیر و مهدی. هر دو ورزشکار و رزمی کار هستند. مهدی در بوکس و تکواندو فعالیت داشته که در حد استانی مسابقاتی داد و اول شد، ولی برادرم امیر در رشته خودم شرکت کرد و سال 2000 نائب قهرمان آسیا و سال 2002 هم فکر می کنم نایب قهرمان جام جهانی شد.
* از لحاظ مدالی در بین همه رشته ها فکر کنم پر مدال ترین ورزشکار ایران باشید. خودتان بگوئید چند مدال تاکنون کسب کرده اید؟
16 طلا، 4 نقره و یک برنز در مسابقات آسیایی، جهانی و جام جهانی از سال 1997 تا 2011؛ 15 سال 21 مدال. اولین و آخرین مدالم نیز طلا بوده است.
* به نظر شما واقعا ووشو ورزش خشنی است یا نه؟
چون قسمت ساندایش را مردم شناخته اند و تلویزیون نشان می دهد، شاید احساس کنند خشن است، ولی قبلا اسم ووشو را می آوردیم آن حرکات نمایشی و تالو به ذهن مردم می آمد. می گفتند همان که با شمشیر و حرکات نمایشی است، الان می دانند ووشو مبارزه دارد و مبارزه اش هم سنگین است. چون تنوع ضربات دست و پا و فنون درگیری در ساندا بالاست و اینکه باید بدانی در چه موقعیتی از چه ضربه ای و چه ترکیبی استفاده کنی، ساندا هوش سرشاری را می طلبد. این ضربات آزاد زده می شود و قدرتش بیشتر از سایر ورزشهای رزمی است اما چون لوازم ایمنی به صورت کامل رعایت می شود، مثل کلاه، هوگو، روکش پا، دستکش، لثه و امثال اینها، ضریب آسیب دیدگی را خیلی پایین می آورد.
*شدیدترین آسیب دیدگی که داشتید؟
من آسیب داشته ام. مثلا زانویم را دوبار از ناحیه رباط و مینیسک جراحی کرده ام. دماغ و دنده ام شکسته است. این آسیب ها بوده ولی در تمرین و فقط یکی از آنها در مسابقات بوده است. این رشته بالاخره رزمی است دیگر. ولی با توجه به اینکه تکنیک های خوبی دارد و هرکس فنی کار کند و لوازم ایمنی را نیز رعایت کند درصد آسیب دیدگی اش به پایین ترین حد می رسد و آماری هم که گرفته شده به صورت کلی، درصد آسیب دیدگی فوتبال بیشتر از رشته های رزمی است. در صورتی که همه فکر می کنند بازی گروهی و توپی است. تکل هایی که می کنند و آسیب های زانو ساق پایی که برای فوتبالیست ها وجود دارد به مراتب بیشتر از آسیب دیدگی هایی است که در ورزش های رزمی وجود دارد.
حسین اوجاقی با 21 مدال رنگارنگ که 16 تای آن طلاست، یکی از پرمدال ترین ورزشکاران ایرانی به شمار می رود
اگر رشته ما به صورت رسمی به المپیک می رفت و می توانستیم در المیپیک هم مدال بگیریم خیلی خوب بود. آرزوی بزرگم این بود، ولی متاسفانه این رشته به صور رسمی وارد المپیک نشد و نتوانستیم مقامی داشته باشیم. البته یک دوره به صورت آزمایشی و نمایشی در سال 2008 به خاطر اینکه چین میزبان بود و این رشته هم چینی است وارد المپیک شد. آنجا تنها نماینده ایران در ساندا بودم و مدال نقره را گرفتم و در اختتامیه هم پرچمدار ایران بودم و آقای دکتر نصرالله سجادی رئیس کاروان بودند. به علت اینکه اکثر ورزشکاران رشته های مختلف کارشان تمام شده و برگشته بودند و روز اختتامیه هم فقط بچه های ما مانده بودند و یک گروه مدیریتی و چند نفر از ورزشکاران دیگر، آقای سجادی هم این وظیفه را برعهده من گذاشتند که پرچم دار ایران در اختتامیه باشم.
*حالا سرمربی تیم ملی هستید. سرمربی گری سخت است یا دوران بازی؟
هر کدام سختی های خودش را دارد. در دورانی که حرفه ای مبارزه می کنی از لحاظ تمرین و وضعیت آمادگی جسمانی و وزن باید حواست به خودت باشد، ولی وقتی سرمربی می شوی واقعا از لحاظ روانی فشارهای جانبی روی آدم خیلی بیشتر است چون در دوران بازی مسئولیت خودت روی دوشت است. تازه قسمتی از مسئولیت های خودت هم بر عهده مربی و فدراسیون بود ولی الان مسئولیت یک تیم بر روی دوش شماست.
* مخصوصا با موفقیت هایی که ووشو بدست آورده کارتان سخت تر شده است ...
فشار روانی را روی آدم بیشتر می کند. حس مسئولیت و وظیفه شناسی باید بالا باشد و این کار را سخت می کند.
*به نظر شما بالاخره ووشو وارد المپیک می شود؟
برای این کار رای گیری می کنند. تا 2016 که نشده است. به نظرم در سال 2020 هم نشود، احتمال دارد بعد از آن این کار انجام شود، ولی ووشو تا لب مرز رفت یعنی جزء چهار پنج تا رشته اصلی بود که کاندیدا بود. با وجود اینکه کشتی اول حذف شد و نام رشته هایی مثل ووشو، بیسبال و این ها به میان آمد ولی همان مقطع مصاحبه می کردیم و الان هم حرفمان این بود که اول امیدواریم کشتی دوباره برگردد به خاطر اینکه کشتی ورزش سنتی و ملی و ورزش اول ایران بوده و مدال آوری هم در آن خوب است. همیشه می گفتیم اگر کشتی موفق به حضور نشد، امیدواریم ووشو برود که نسبت به رشته های دیگر بتواند برای ایران مدال آورتر باشد.
الان مثل قبل نیست که فقط یک حسین اوجاقی بود که در ووشو فقط او را می شناختند، 4 یا 5 نفر در حد عالی هستند. فدراسیون بسترسازی کرده که دیگر یک تک استعداد و یک تک ستاره وجود ندارد ما در همه وزن ها یکی دو نفر خوب داریم...
حقیقتش را بگویم بله. الان واقعا سه چهار نفر از بچه ها هستند که همگی خوبند و هر کدام یک ویژگی خاص دارند. مثلا محسن محمدصیفی جزء خوب ها و نوادر جهان است و بسیار جنگنده و تهاجمی مبارزه می کند. در کنارش حمید قلی پور را داریم؛ او هم خیلی خوب و مدال آور است و همه حریفانش را می برد. ویژگی اصلی او تکنیکی بودن و امتیازگیری بالایش است. یکی مثل امیر فضلی داریم که قابلیت خاصی در مشت زنی دارد یا بچه های دیگر مثل سجاد عباسی و ... الان مثل قبل نیست که فقط یک حسین اوجاقی بود که در ووشو فقط او را می شناختند. 4 یا 5 نفر در حد عالی هستند. فدراسیون بسترسازی کرده که دیگر یک تک استعداد و یک تک ستاره وجود ندارد ما در همه وزن ها یکی دو نفر خوب داریم.
*درقسمت بانوان هم همینطور است.
در بخش بانوان هم به همین صورت است و رشد بسیار چشمگیری داشته ایم.
*نقش دکتر علی نژاد در این امر چقدر بوده است؟
قسمت عمده موفقیت های ووشو را در مدیریت دکتر علی نژاد می بینم چون مدیریت خوب ایشان باعث شد تمام توان و پتانسیل به صورت همگرا کار کنند و این هم افزایی باعث شد ووشو ایران شکل پیدا کند.
*شیرین ترین و تلخ ترین خاطره تان در دوران ورزشی چه بوده است؟
شیرین ترین خاطره من گرفتن اولین مدال و آخرین مدالم بود چون با طلای جهانی شروع کردم و با طلای جام جهانی هم خداحافظی کردم. خیلی خوشحال بودم. اولین حضورم در جهانی و بین المللی با طلا بود و آخرین مسابقه ام هم چون دیگر نمی گذاشتند شرکت کنم خیلی خوشحال بودم و خیلی برایم لذت بخش بود. البته طلای بازی های آسیایی بوسان 2002 هم که باعث شد کاروان کشورمان دو پله صعود کند و خیلی آنجا مدال طلای من در صعود کلی کاروان ایران تاثیر گذاشت هم خیلی برایم خوشحال کننده بود.
اما تلخ ترین خاطره؛ دو تا خاطره دارم در مدال آوری، یکی سال 1998 بازی های آسیایی تایلند بود که واقعا کسب مدال طلا برایم محرز شده بود و در فینال من در راند سوم از حریف چینی جلوتر بودم ولی بر اساس یک اتفاق دستم از طلا کوتاه ماند و در 20 ثانیه آخر از سکو پرت شدم پایین و مدالم نقره شد و خیلی شب ها به خاطر فکر آن خوابم نبرد و تا سال ها شب ها وقتی به آن فکر می کردم خوابم نمی برد و فکرم مشغول بود. یکی هم در مسابقات 2003 به علت آسیب دیدگی نتوانستم به فینال راه پیدا کنم، چون رباط پایم پاره شد و مجبور شدم دوباره عمل جراحی کنم.
قسمت عمده موفقیت های ووشو را در مدیریت دکتر علی نژاد می بینم چون مدیریت خوب ایشان باعث شد تمام توان و پتانسیل به صورت همگرا کار کنند و این هم افزایی باعث شد ووشو ایران شکل پیدا کند....
*شما در مبارزات آزاد (مبارزاتی که معمولا رزمی کار ها در کل جهان در آن شرکت می کنند) هم مسابقه داده اید؟
چند بار در دهه 2000 شرکت کردیم. البته در همین قالب ساندا یعنی به عنوان تیم یا رشته ورزشی ساندا شرکت کردیم.
*این مسابقات آزاد واقعا خطر ندارد؟ چون امنیتی که در مسابقات رسمی هست آنجا نباشد.
در ظاهر خشونت در آن زیاد است، ولی آنجا تاپ ترین نفرات هر رشته می آید. مثلا قهرمانان کیک بوکسینگ، مویتای، بوکس، ساندا و جودو جهان و المپیک می آیند. چون سطح فنی آدم ها بالاست، سرشار از فن و تکنیک است.
*شما آنجا مدال هم آوردید؟
چندبار شرکت کردم و توانستم به مقام سوم برسم. در تک بازی هایم نیز موفق شدم مقابل قهرمانان بزرگ پیروز شوم. مثلا سال 2010 در مقابل کوپلای نام دارترین قهرمان و ستاره ورزش مویتای تایلند 5 راند مسابقه دادم و موفق شدم او را شکست دهم یا مقابل ورزشکاران برزیل یا چین یا ورزشکاران دیگر که در مسابقات حرفه ای شرکت کرده بودند توانستم مسابقه بدهم ولی همه این ها را تحت نظر فدراسیون جهانی و از طرف تشکیلات جهانی ووشو شرکت کرده بودم.
* تحصیلات شما چیست؟
بنده در کنار ورزش تحصیلم را ادامه داده ام و الان در مقطع دکترای تربیت بدنی گرایش مدیریت ورزش تحصیل می کنم. فقط پایان نامه و دفاع از رساله مانده است. سال 82 در مقطع کارشناسی ارشد قبول شدم و سال 85 دفاع کردم و فوق لیسانسم را گرفتم. سال 90 هم با پیگیری ها و هماهنگی هایی که کردم و در امتحان هایی که دادم و در مصاحبه هایی که شرکت کردم موفق شدم دانشجوی دکترا در رشته مدیریت ورزش در دانشگاه تهران شوم. درسم تمام شده و امتحان جامع را داده ام. بحث پروپوزال و پایان نامه ام مانده که انشا الله در یک سال آینده به پایان می رسد.
*شنیده ایم استاد راهنمای پایان نامه کارشناسی ارشدتان آقای دکتر گودرزی وزیر ورزش بوده است؟
در مقطع کارشناسی ارشد دکتر گودرزی که از افراد با سواد و متخصص علم ورزش هستند استاد راهنمای بنده بودند.
*به عنوان یکی از افراد تحصیلکرده ورزش ایران چه رابطه ای میان ورزش و تحصیل می بینید؟ تحصیلات بالا در بحث سرمربیگری،مدیریت و یا دوران حرفه ای ورزشی چه تاثیری دارد؟
خیلی چیزها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به هم ربط دارند؛ مثلا تحصیلات به دلیل اینکه شما با یک سری علوم فیزیولوژی و تغذیه و آناتومی وساختار بدن و اصول مربوط به تمرینات و بیومکانیک و این ها را یاد می گیرید بله آشنایی با علم روز در واقع در تربیت بدنی باعث می شود سطح ورزشی ات هم بالا برود.
یعنی مثلا آدمی که کاری را با علم انجام می دهد یا یک آدمی که فقط فیزیکی انجام دهد و نمی داند چکار می کند خیلی تفاوت دارد. علم ورزش باعث می شود راندمان و کارایی یک ورزشکار بالاتر برود به خاطر اینکه آشنا با علوم آن رشته است، یک چیزهایی هم به صورت غیرمستقیم تاثیر می گذارد مثلا اگر روش زندگی تان درست باشد یعنی خوب بتوانید زندگی کنید خوب هم می توانید وزش کنید و مدال در بیاورید، خوب هم می توانید کار کنید، خوب هم می توانید پول در بیاورید. هرکاری را بهتر می توانید انجام بدهید. دانشگاه رفتن و تحصیل کردن باعث می شود سبک زندگی و تفکر و نوع وروش زندگی آدم، جهان بینی آدم، اعتقادات آدم هم متناسب با آدم هایی که آنجا هستند با توجه به اساتیدی که هستند بالاتر برود و به تبع آن به صورت غیرمستقیم در ورزش هم تاثیر دارد.
*شما در سفر های متعدد ورزشی که داشتید سفر زیارتی هم رفتید؟
بله زیاد.
*بهترین سفر زیارتی تان کجا بوده است؟
دو بار عتبات عالیات در عراق رفته ام که خیلی برایم خاطره انگیز بوده است. به سوریه و چند جای زیارتی دیگر هم رفته ام اما کلا در داخل کشور هم جاهای زیارتی زیاد می روم؛ آن هم به خاطر اینکه اعتقاد دارم. وقتی میروی با یک حریفی با یک قدرت بدنی بالاتر و یا حتی پائین تر از خودت مسابقه می دهی اگر محدود بشوی به قوای جسمانی خودت این قوا سقف مشخصی دارد واز آن محدوده نمی توانی فراتر عمل کنی. یا مثلا وقتی یک آدمی که زورش مثلا بلند کردن یک وزنه 200 کیلیویی است شاید بتواند یک وزنه 210 کیلو را بلند کند چون حدش همان است، اما کسانی هستند که اعتقاداتی دارند و به ماوراءالطبیعه متوسل می شوند. اعتقادات هرکس برای خودش محترم است. ما مسلمان ها نیز اعتقادات مذهبی خودمان را داریم و وقتی که به ائمه اطهار و به آن کسانی که برای ما مقدس هستند متوسل می شویم، در واقع از لحاظ قدرتی و تاثیرگذاری چیزی فراتر از آن بخش مادی و ظاهری خودمان می گیریم. کسی که تجربه کرده است می تواند این چیزی را که توصیف می کنم درک کند.
من یک تجربه عینی داشتم راجع به این قضیه؛ سال 1997 وقتی داشتم برای اولین بار و در سن 21 سالگی از کشور خارج می شدم، هنگام رفتن مادرم به من گفت وقتی جایی تو مسابقات به مشکل خوردی فقط بگو یاعلی (ع)، من داشتم می رفتم فرودگاه مهرآباد آن موقع به مادرم گفتم من تا همین جایش هم که عضو تیم ملی شدم کار شاقی بوده و نمی دانم آنجا می توانم موفق باشم یا نه، گفت تو برو هرجا به مشکل خوردی یک یا علی بگو. از مولا علی مدد به طلب.
من هم به حرف مادرم که اعتقاد داشتم و گوش می کردم، رفتم چهار تا مسابقه را بردم، یعنی آرژانتین را بردم، چین تایپه و کره و اوکراین را هم بردم، فینال خوردم به یک مبارز رومانیایی که یک مدال طلا داشت و قهرمان جهان بود، من راند یک را باختم، اگر راند دو را هم می باختم دیگر تمام بود و نقره می گرفتم، راند یک وقتی باختم آمدم بیرون لثه،یعنی محافظ دندانم را هم در نیاوردم، یادم است اصلا آب نخوردم روی صندلی هم ننشستم، یاد مادرم افتادم که گفت بگو یا علی، از مولا علی مدد بگیر، من در یک دقیقه استراحت مدام می گفتم یاعلی، وقتی رفتم داخل رینگ اصلا نمی دانم چطور کار کردم، وقتی فیلمش را دیدم چنان ضرباتی زدم و چنان حملاتی به حریفم کردم که 30 ثانیه اول انصراف داد و کار نکرد و آنجا من اولین مدال طلای خودم و ایران را گرفتم.
ومن این را به عینه دیدم که مسائل اعتقادی چه تاثیری در ورزشکاران می تواند داشته باشد، الان من و شما صحبت می کنیم برایمان خیلی عادی است ولی یک جاهایی آدم درمانده می شود، یعنی قوی ترین آدم ها می مانند و درمانده می شوند و فقط توسل می تواند به کمک آدم بیاید.
*شما با مقام معظم رهبری هم دیدار داشته اید؟
بله ما سال 2002 که از مسابقات آسیایی بوسان برگشتیم نفراتی که آنجا مدال گرفته بودند، این افتخار نصیبشان شد که آنها را به دیدار مقام معظم رهبری بردند.
*شما ازدواج کرده اید؟
بله
*چندتا بچه دارید؟
من هنوز بچه ندارم.
*حالا اگه خدا یک زمانی به شما یک دختر یا پسر عطا کند می گذارید به ووشو بیاید؟
بله، البته بستگی به علاقه خودشان دارد، چون ووشو یک رشته ورزشی است که علاوه بر بحث فیزیکی روح و روان را نیز تقویت می کند.
*شما واقعا از ووشو آرامش می گیرید؟
ساختار ووشو خیلی متنوع است یعنی هم مبارزه دارد و هم فرم. در بخش فرم هم سخت داریم و هم نرم؛ هم بیرونی دارد هم درونی. مثلا در تای چی چوان طوری است که آدم حرکات نرم و موزون همراه با تنفس انجام می دهد و بیشتر روی روح و روان تاثیر می گذارد، چینی ها اعتقاد دارند کسی که این کار را می کند علاوه بر شادابی جسم به شادی روح و روان هم می رسد. ساختار این رشته به خاطر تنوع سبک و سیستم ها طوری است که از یک کودک پنج ساله، تا یک کهنسال 90 ساله قابلیت این را دارند که در هر یک از شاخه هایش به فعالیت بپردازند.
*شما به غیر از ساندا در بخش دیگری هم کار کرده اید؟
من چون سانداکار حرفه ای بوده و فقط برای مسابقه دادن درگیر تمرین بوده ام، فقط در این بخش کار کرده ام.
*پس انعطافی که باید در تالو باید باشد را شما ندارید؟
در آمادگی جسمانی هایمان روی انعطاف کار کرده ایم، ولی تالو یک بحث جداست. کسانی می توانند هم ساندا کار کنند و هم تالو که بخواهند عمومی کار کنند ولی وقتی تخصصی در تیم ملی و در مسابقات جهانی و آسیایی کار می کنید اصلا فرصت ندارید غیر از رشته خودتان بخش دیگری را حرفه ای کار کنید. روزی باید دو وعده تمرین در رشته تخصصی انجام بدهی. اما حالا زمینه ای پیش آمده که بعد از دنیای قهرمانی که خداحافظی کرده ام در ذهنم هست که بروم سمت تای چی چوان و آن را تجربه کنم.
حمید قلی پور خیلی خوب و مدال آور است و همه حریفانش را می برد. ویژگی اصلی او تکنیکی بودن و امتیازگیری بالایش است
ببینید من 20 سال از زندگی ام را روی ورزش حرفه ای گذاشتم از 18 سالگی که مسابقه دادن را شروع کردم تا الان که 38 ساله هستم 20 سال کامل عمرم را و تمام سن جوانی ام را روی این قضیه گذاشتم، یعنی از جوانی شروع شد روی حرفه ای بودم همیشه از دنیای مادی کنار بودم، نه مسافرتی داشتم نه در کنار خانواده بودم، نه دنبال شغل و پول و در آمد بودم، حرفه ای فقط ورزش کردم برای اینکه برای کشورم افتخار بیارورم که مزد زحمات پدر و مادر و مربیانم را بدهم. واقعا الان از لحاظ شخصی می گویم به دلیل اینکه درگیر بودم و هیچ کار نتوانستم انجام بدهم الان آرزویم این است که یک سالن ورزشی برای خودم داشته باشم بتوانم صدها جوان را در رشته ورزشی خودم بیاورم تا ورزش کنند و سالم بمانند و قهرمانشان کنم و آن ها را به افتخار آفرینی برسانم و بتوانم از این راه ارتزاق نیز بکنم، هم بتوانم دست چهار تا جوان را بگیرم که از معضلات اجتماعی دور بمانند، این واقعا آرزویم است که یک باشگاه داشته باشم.
در بحث ورزش هم، ورزش کشورمان الان یک مقدار از لحاظ مادی دچار بحران است ولی از لحاظ نیروی انسانی و مدیریت با توجه به حضور کسانی مثل دکتر گودرزی مثل دکتر سجادی و کسانی که به کمیته المپیک آمدند و از ورزشکاران سابق هستند خدا را شکر ورزش دارد دست اهالی ورزش می افتد نه مثل قبل که در دست سیاسیون بود. این خوب است ولی امیدوارم که آن بحث شایسته سالاری و اخلاق در ورزش و مسائلی که یک مقدار چهره ورزش را کدر کرده کنار برود و ورزش شفافیت خودش را داشته باشد، ورزش جای اخلاق مداری و شادی رو ح و جسم است ولی متاسفانه برای گرفتن پست های ورزش، بداخلاقی های بسیاری میشود، برای گرفتن یک سمت کوچک در یک فدراسیون حرف و حدیث هایی می سازند که آدم ها را به ستوه می آورند ورزشیها را فراری می دهند امیدوارم که این معضل نیز حل بشود.
*آقای اوجاقی انشاالله موفق باشید.